معنی فارسی cunjah

B1

کونجاه به مجموعه‌ای از مراسم و سنت‌ها اشاره دارد که در فرهنگ‌های مختلف وجود دارد.

Refers to a set of ceremonies and traditions that exist in various cultures.

example
معنی(example):

کونجاه ریشه‌هایی در سنت‌های باستانی دارد.

مثال:

Cunjah has roots in ancient traditions.

معنی(example):

این جشنواره روح کونجاه را گرامی می‌دارد.

مثال:

The festival celebrates the spirit of cunjah.

معنی فارسی کلمه cunjah

: معنی cunjah به فارسی

کونجاه به مجموعه‌ای از مراسم و سنت‌ها اشاره دارد که در فرهنگ‌های مختلف وجود دارد.