معنی فارسی cunningaire
B1کانیگنیار، گیاهی با برگهای تیز و شکل خاص که معمولاً در مناطق خاصی رشد میکند.
A plant genus known for its distinct sharp foliage.
- OTHER
example
معنی(example):
کانیگنیار به خاطر برگهای تیزش شناخته شده است.
مثال:
The cunningaire is known for its sharp leaves.
معنی(example):
بسیاری از حیوانات گیاه کانیگنیار را دلپذیر نمییابند.
مثال:
Many animals find the cunningaire plant unappealing.
معنی فارسی کلمه cunningaire
:
کانیگنیار، گیاهی با برگهای تیز و شکل خاص که معمولاً در مناطق خاصی رشد میکند.