معنی فارسی cupelled

B2

کاپل‌گذاری، فرآیند ذوب مواد در ظرف‌های مخصوص برای جداسازی فلزات است.

The process of melting a sample in a cupel to separate metals from impurities.

verb
معنی(verb):

To refine by means of a cupel.

example
معنی(example):

نمونه برای به‌دست آوردن فلز خالص در کاپل گذاشته شد.

مثال:

The sample was cupelled to obtain pure metal.

معنی(example):

برای تجزیه و تحلیل مواد، به دقت در کاپل قرار گرفت.

مثال:

To analyze the material, it was cupelled carefully.

معنی فارسی کلمه cupelled

: معنی cupelled به فارسی

کاپل‌گذاری، فرآیند ذوب مواد در ظرف‌های مخصوص برای جداسازی فلزات است.