معنی فارسی cupolaman

B1

شخصی که به ساخت و تعمیر گنبدها پرداخته و تخصص دارد.

A craftsman or builder specializing in domes.

example
معنی(example):

گنبدی‌کار به‌دقت گنبد را صیقل زد تا درخشش آن حفظ شود.

مثال:

The cupolaman carefully polished the dome to maintain its shine.

معنی(example):

به عنوان یک گنبدی‌کار، او در ساخت و تعمیر گنبد‌ها تخصص داشت.

مثال:

As a cupolaman, he specialized in constructing and repairing domes.

معنی فارسی کلمه cupolaman

: معنی cupolaman به فارسی

شخصی که به ساخت و تعمیر گنبدها پرداخته و تخصص دارد.