معنی فارسی cupronickel

B2

آلیاژی از مس و نیکل که برای تولید سکه و مصارف دریایی به کار می‌رود.

An alloy of copper and nickel that is used for making coins and in marine applications.

noun
معنی(noun):

An alloy of copper containing from 10 to 40% nickel.

example
معنی(example):

سکه‌ها از مس-نیکل ساخته شده بودند که مقاوم و ضد زنگ است.

مثال:

The coins were made of cupronickel, which is durable and resistant to corrosion.

معنی(example):

مس-نیکل معمولاً در کاربردهای دریایی به دلیل مقاومت آن در برابر آب نمک استفاده می‌شود.

مثال:

Cupronickel is commonly used in marine applications due to its resistance to saltwater.

معنی فارسی کلمه cupronickel

: معنی cupronickel به فارسی

آلیاژی از مس و نیکل که برای تولید سکه و مصارف دریایی به کار می‌رود.