معنی فارسی curatage
B2مدیریت، فرآیند برنامهریزی و سازماندهی نمایشگاههای هنری و فرهنگی است.
The process of planning and organizing artistic and cultural exhibitions.
- NOUN
example
معنی(example):
مدیریت آثار هنری چندین ماه طول کشید.
مثال:
The curatage of the art pieces took several months.
معنی(example):
مدیریت برای حفظ یکپارچگی آثار تاریخی ضروری است.
مثال:
Curatage is essential for preserving the integrity of historical artifacts.
معنی فارسی کلمه curatage
:
مدیریت، فرآیند برنامهریزی و سازماندهی نمایشگاههای هنری و فرهنگی است.