معنی فارسی curatolatry

B2

کیوریتری، پرستش یا احترام بیش از حد به کیوریتورها و نظرات آنان در عرصه هنر.

The worship or excessive admiration of curators and their authority over art displays and interpretations.

example
معنی(example):

برخی افراد بر این باورند که کیوریتورها قدرت زیادی دارند و این را کیوریتری می‌نامند.

مثال:

Some people believe that art curators have too much power, calling it curatolatry.

معنی(example):

منتقدان استدلال می‌کنند که کیوریتری می‌تواند بیان هنری را محدود کند.

مثال:

Critics argue that curatolatry can limit artistic expression.

معنی فارسی کلمه curatolatry

: معنی curatolatry به فارسی

کیوریتری، پرستش یا احترام بیش از حد به کیوریتورها و نظرات آنان در عرصه هنر.