معنی فارسی curb chain

B1

زنجیر یا توری که بر روی کنده قرار می‌گیرد تا فضایی را محدود کند.

A chain attached to a curb to control access to an area.

example
معنی(example):

زنجیر کنده به حفظ سازمان‌دهی منطقه پارکینگ کمک کرد.

مثال:

The curb chain helped keep the parking area organized.

معنی(example):

او از زنجیر کنده برای مسدود کردن محل ساخت و ساز استفاده کرد.

مثال:

He used a curb chain to block off the construction site.

معنی فارسی کلمه curb chain

: معنی curb chain به فارسی

زنجیر یا توری که بر روی کنده قرار می‌گیرد تا فضایی را محدود کند.