معنی فارسی curbable
B1قابل کنترل یا قابل کاهش، به وضعیتی اشاره دارد که میتوان آن را مدیریت و کاهش داد.
Curbable refers to something that can be controlled or reduced.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این مشکل با مدیریت صحیح قابل کنترل است.
مثال:
The issue is curbable with proper management.
معنی(example):
خشم او اگر تکنیکهای آرامش را تمرین کند، قابل کنترل است.
مثال:
His anger is curbable if he practices relaxation techniques.
معنی فارسی کلمه curbable
:
قابل کنترل یا قابل کاهش، به وضعیتی اشاره دارد که میتوان آن را مدیریت و کاهش داد.