معنی فارسی curcuma

B2

زردچوبه، گیاهی است که در طبخ و دارو به کار می‌رود و خواص ضد التهابی و آنتی‌اکسیدانی دارد.

A plant used in cooking and medicine, known for its anti-inflammatory and antioxidant properties.

example
معنی(example):

زردچوبه معمولاً در آشپزی برای طعم و رنگش استفاده می‌شود.

مثال:

Curcuma is often used in cooking for its flavor and color.

معنی(example):

در طب سنتی، زردچوبه به خاطر خواص مفیدش ارزشمند است.

مثال:

In traditional medicine, curcuma is valued for its health benefits.

معنی فارسی کلمه curcuma

: معنی curcuma به فارسی

زردچوبه، گیاهی است که در طبخ و دارو به کار می‌رود و خواص ضد التهابی و آنتی‌اکسیدانی دارد.