معنی فارسی curdler

B1

کسی که در تهیه پنیر و کمک به کشی شدن شیر نقش دارد.

A person or agent that causes curdling of milk; commonly refers to rennet or enzymes used in cheese making.

example
معنی(example):

یک کشی‌ساز کسی است که در تهیه پنیر کمک می‌کند.

مثال:

A curdler is someone who helps make cheese.

معنی(example):

ما از یک کشی‌ساز برای تسریع فرایند تهیه پنیر استفاده کردیم.

مثال:

We used a curdler to speed up the cheese making process.

معنی فارسی کلمه curdler

: معنی curdler به فارسی

کسی که در تهیه پنیر و کمک به کشی شدن شیر نقش دارد.