معنی فارسی curiosum
B1کنجکاوی، شیء یا پدیدهای غیرمعمول یا عجیب که توجه را جلب میکند.
A rare or unusual object that piques curiosity.
- noun
noun
معنی(noun):
A possibly unimportant point of interest; a curiosity.
example
معنی(example):
کنجکاوی در طبیعت همیشه ما را مجذوب میکند.
مثال:
The curiosum in nature always fascinates us.
معنی(example):
او در نمایشگاه علم یک کنجکاوی پیدا کرد.
مثال:
She found a curiosum at the science fair.
معنی فارسی کلمه curiosum
:
کنجکاوی، شیء یا پدیدهای غیرمعمول یا عجیب که توجه را جلب میکند.