معنی فارسی curnies

B1

جمعی از افرادی که به عنوان کورنی شناخته می‌شوند.

A plural form referring to a group of individuals known as curnie.

example
معنی(example):

کورنِی‌ها معمولاً برای رویدادهای ویژه جمع می‌شوند.

مثال:

The curnies often gather for special events.

معنی(example):

ما همه‌ی کورنی‌ها را به مهمانی دعوت کردیم.

مثال:

We invited all the curnies to the party.

معنی فارسی کلمه curnies

: معنی curnies به فارسی

جمعی از افرادی که به عنوان کورنی شناخته می‌شوند.