معنی فارسی curricular
B2مربوط به محتوای آموزشی و برنامههای درسی که به یادگیری و آموزش پرداخته میشود.
Relating to the subjects comprising a course of study in a school or college.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Of, relating to, or following a curriculum.
example
معنی(example):
مدرسه یک برنامه درسی خوب سازماندهی شده دارد.
مثال:
The school has a well-structured curricular program.
معنی(example):
فعالیتهای درسی برای توسعه دانشآموزان مهم هستند.
مثال:
Curricular activities are important for student development.
معنی فارسی کلمه curricular
:
مربوط به محتوای آموزشی و برنامههای درسی که به یادگیری و آموزش پرداخته میشود.