معنی فارسی cush
A2 /kʊʃ/کوش بالشی نرم است که معمولاً برای راحتی استفاده می‌شود.
A soft fabric bag filled with material to provide comfort or support, often used in seating.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Excellent, very good.
مثال:
That car owwer there is propa cush!
example
معنی(example):
او یک بالش روی صندلی گذاشت تا راحتی بیشتری داشته باشد.
مثال:
She put a cushion on the chair for comfort.
معنی(example):
یک بالش می‌تواند هر سطح سختی را برای نشستن راحت‌تر کند.
مثال:
A cush can make any hard surface more comfortable to sit on.
معنی فارسی کلمه cush
:
کوش بالشی نرم است که معمولاً برای راحتی استفاده می‌شود.
