معنی فارسی cuspate
B2کُس پات، توصیف شکل یا ساختار تیز و نوکدار است.
Describes a shape or structure that is pointed or tapered.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
برگ در نوک خود شکل کُس پات دارد.
مثال:
The leaf has a cuspate shape at its tip.
معنی(example):
بسیاری از حیوانات ویژگیهای کُس پات برای کارکردهای مختلف دارند.
مثال:
Many animals have cuspate features for various functions.
معنی فارسی کلمه cuspate
:
کُس پات، توصیف شکل یا ساختار تیز و نوکدار است.