معنی فارسی cusping
B1کوسپینگ به معنای حالت یا نظری است که در آن یک شی به آرامی به سمت یک نقطه یا شکل خاص حرکت میکند.
The act of tapering to a point or a peak.
- verb
- noun
verb
معنی(verb):
To behave in a reckless or dangerous manner.
noun
معنی(noun):
A formation of cusps.
example
معنی(example):
کوه به سمت یک قله تیز پیش میرفت.
مثال:
The mountain was cusping into a sharp peak.
معنی(example):
هنرمند از خطوط کُسپی برای ایجاد عمق در نقاشی استفاده کرد.
مثال:
The artist used cusping lines to create depth in the painting.
معنی فارسی کلمه cusping
:
کوسپینگ به معنای حالت یا نظری است که در آن یک شی به آرامی به سمت یک نقطه یا شکل خاص حرکت میکند.