معنی فارسی customary rights
B2حقوقی که بر اساس عرف و سنت در میان گروه های خاص اجتماعی به رسمیت شناخته می شود.
Rights that are based on social customs or traditions, particularly in relation to land and usage.
- NOUN
example
معنی(example):
مردم بومی حق های عرفی بر زمینی که برای نسل ها در آن زندگی کرده اند دارند.
مثال:
Indigenous people have customary rights to the land they have lived on for generations.
معنی(example):
حقوق عرفی جامعه محلی باید توسط هر پروژه توسعه‌ای رعایت شود.
مثال:
The customary rights of the local community must be respected by any development project.
معنی فارسی کلمه customary rights
:
حقوقی که بر اساس عرف و سنت در میان گروه های خاص اجتماعی به رسمیت شناخته می شود.
