معنی فارسی custumal
B1آیین‌نامه یا رسم و رسوم محلی که در یک منطقه خاص برگزار می‌شود و به فرهنگ و تاریخ آن منطقه مرتبط است.
A customary practice or rule that is traditionally followed in a particular community.
- noun
noun
معنی(noun):
A survey of a medieval English manor, listing each tenant and the customs under which the tenancy was held.
example
معنی(example):
آیین نامه شهر پر از تاریخ بود.
مثال:
The custumal of the town was rich with history.
معنی(example):
آنها در طول جشنواره از آیین نامه پیروی کردند.
مثال:
They followed the custumal during the festival.
معنی فارسی کلمه custumal
:
آیین‌نامه یا رسم و رسوم محلی که در یک منطقه خاص برگزار می‌شود و به فرهنگ و تاریخ آن منطقه مرتبط است.
