معنی فارسی cut-loose

B1

آزاد کردن، رها کردن، به معنای شاد کردن خود و فراموش کردن نگرانی‌ها در مدت زمانی کوتاه.

To relax or behave in a carefree manner, especially after being tense or restricted.

example
معنی(example):

بعضی وقت‌ها خوب است که آزاد شویم و از زندگی لذت ببریم.

مثال:

It's good to cut loose and enjoy life sometimes.

معنی(example):

پس از یک هفته پر استرس، او تصمیم گرفت در مهمانی آزاد شود.

مثال:

After a stressful week, she decided to cut loose at the party.

معنی فارسی کلمه cut-loose

: معنی cut-loose به فارسی

آزاد کردن، رها کردن، به معنای شاد کردن خود و فراموش کردن نگرانی‌ها در مدت زمانی کوتاه.