معنی فارسی cutgrass

B1

علف‌های بریده‌شده، نحوه‌ای از مراقبت از چمن و فضای سبز.

Grass that has been trimmed or mowed, often for maintenance in gardens or parks.

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت علف‌های پارک را کوتاه کند تا مرتب باشد.

مثال:

He decided to cutgrass in the park to keep it tidy.

معنی(example):

علف‌های بریده شده معمولاً در پروژه‌های فضای سبز استفاده می‌شود.

مثال:

Cutgrass is often used in landscaping projects.

معنی فارسی کلمه cutgrass

: معنی cutgrass به فارسی

علف‌های بریده‌شده، نحوه‌ای از مراقبت از چمن و فضای سبز.