معنی فارسی cuticle
A2 /ˈkjuːtɪkəl/کوتیکول، لایه نازکی از سلول های مرده که در پایه ناخن قرار می گیرد و از بستر ناخن محافظت می کند.
The outermost layer of skin at the base of a fingernail or toenail.
- noun
noun
معنی(noun):
The outermost layer of the skin of vertebrates; the epidermis.
معنی(noun):
The strip of hardened skin at the base and sides of a fingernail or toenail.
معنی(noun):
Dead or cornified epidermis.
معنی(noun):
A noncellular protective covering outside the epidermis of many invertebrates and plants.
معنی(noun):
A thin skin formed on the surface of a liquid.
example
معنی(example):
کوتیکول از بستر ناخن محافظت می کند.
مثال:
The cuticle protects the nail bed.
معنی(example):
شما باید از کوتیکول خود مراقبت کنید تا ناخن ها سالم بمانند.
مثال:
You should care for your cuticle to keep nails healthy.
معنی فارسی کلمه cuticle
:
کوتیکول، لایه نازکی از سلول های مرده که در پایه ناخن قرار می گیرد و از بستر ناخن محافظت می کند.
