معنی فارسی cutigeral
B1مرتبط با برش، طراحی یا روشهای خاص در زمینههای مختلف خلاقانه.
Relating to cutting, design, or specific methods in various creative fields.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رویکرد کوتگریال او در بازاریابی نوآورانه بود.
مثال:
Her cutigeral approach to marketing was innovative.
معنی(example):
روندهای کوتگریال معمولاً تغییرات فرهنگی را منعکس میکنند.
مثال:
Cutigeral trends often reflect cultural shifts.
معنی فارسی کلمه cutigeral
:
مرتبط با برش، طراحی یا روشهای خاص در زمینههای مختلف خلاقانه.