معنی فارسی cwm
B1 /kuːm/Cwm، یک اصطلاح جغرافیایی برای بیان درهای عمیق است که معمولاً توسط یخچالها ایجاد میشود.
Cwm, a Welsh word for a steep-sided hollow at the head of a valley.
- noun
noun
معنی(noun):
A valley head created through glacial erosion and with a shape similar to an amphitheatre.
example
معنی(example):
Cwm یک اصطلاح جغرافیایی است که به درهای که توسط فرسایش یخچالی شکل گرفته اشاره دارد.
مثال:
Cwm is a geographical term referring to a valley formed by glacial erosion.
معنی(example):
Cwm زیبا با تپههای شیبدار احاطه شده بود.
مثال:
The picturesque cwm was surrounded by steep hills.
معنی فارسی کلمه cwm
:
Cwm، یک اصطلاح جغرافیایی برای بیان درهای عمیق است که معمولاً توسط یخچالها ایجاد میشود.