معنی فارسی cybele
C1سیکبله به عنوان الوهیتی مادر و مظهر طبیعت و باروری در اساطیر باستانی شناخته میشد.
A mother goddess of fertility and nature in ancient mythology.
- NOUN
example
معنی(example):
در زمانهای باستان، به سیکبله به عنوان یک الهه مادر عبادت میشد.
مثال:
Cybele was worshiped as a mother goddess in ancient times.
معنی(example):
جشن سیکبله باروری و طبیعت را جشن میگرفت.
مثال:
The festival of Cybele celebrated fertility and nature.
معنی فارسی کلمه cybele
:
سیکبله به عنوان الوهیتی مادر و مظهر طبیعت و باروری در اساطیر باستانی شناخته میشد.