معنی فارسی cybernetically
B1به نحوی که به اصول و نظریههای سایبرنتیک مربوط باشد.
In a manner related to or governed by the principles of cybernetics.
- ADVERB
example
معنی(example):
ماشینها میتوانند به طور سایبرنتیک با کاربران تعامل داشته باشند تا بازخورد ارائه دهند.
مثال:
Machines can interact cybernetically with users to provide feedback.
معنی(example):
این فرآیند به طور سایبرنتیک عمل میکند تا عملکرد کلی را افزایش دهد.
مثال:
The process works cybernetically to enhance overall performance.
معنی فارسی کلمه cybernetically
:
به نحوی که به اصول و نظریههای سایبرنتیک مربوط باشد.