معنی فارسی cylindriform

B1

دارای شکل استوانه‌ای، چیزی که به شکل استوانه‌ای به نظر می‌رسد.

Having the shape or form of a cylinder.

example
معنی(example):

ساختار استوانه‌ای گلدان جذابیت زیبایی آن را افزایش می‌دهد.

مثال:

The cylindriform structure of the vase enhances its aesthetic appeal.

معنی(example):

برخی از گیاهان الگوهای رشد استوانه‌ای را نشان می‌دهند.

مثال:

Certain plants exhibit cylindriform growth patterns.

معنی فارسی کلمه cylindriform

: معنی cylindriform به فارسی

دارای شکل استوانه‌ای، چیزی که به شکل استوانه‌ای به نظر می‌رسد.