معنی فارسی cylindrometric

B1

اندازه‌گیری یا اندازه‌گیری‌هایی که به استوانه و ابعاد آن مربوط می‌شوند.

Relating to the measurement of cylindrical objects or parameters.

example
معنی(example):

اندازه‌گیری‌های سیلندرومتریک در مهندسی ضروری است.

مثال:

Cylindrometric measurements are essential in engineering.

معنی(example):

تیم از ابزارهای سیلندرومتریک برای تحلیل دقیق استفاده کرد.

مثال:

The team used cylindrometric tools for precise analysis.

معنی فارسی کلمه cylindrometric

: معنی cylindrometric به فارسی

اندازه‌گیری یا اندازه‌گیری‌هایی که به استوانه و ابعاد آن مربوط می‌شوند.