معنی فارسی cymophanous

B2

ویژگی یا کیفیت سایموفان، خصوصیتی مربوط به نوعی سنگ یا اشیاء با خصوصیت نوری خاص.

Pertaining to or having the quality of cymophane.

example
معنی(example):

کیفیت سایموفانوس سنگ، جواهرساز را مجذوب کرد.

مثال:

The cymophanous quality of the stone fascinated the jeweler.

معنی(example):

او از درخشش سایموفانوس سطح صیقلی حیرت‌زده شد.

مثال:

She admired the cymophanous sheen of the polished surface.

معنی فارسی کلمه cymophanous

: معنی cymophanous به فارسی

ویژگی یا کیفیت سایموفان، خصوصیتی مربوط به نوعی سنگ یا اشیاء با خصوصیت نوری خاص.