معنی فارسی cymotrichous

B1

موهایی که دارای الگوهای مواج یا فر هستند.

Having hair or fur that is characterized by waves or curls.

example
معنی(example):

ویژگی‌های سایمتریک خز محققان را مجذوب کرد.

مثال:

The cymotrichous characteristics of the fur fascinated researchers.

معنی(example):

حیوانات می‌توانند بر اساس الگوهای خز خود به‌عنوان سایمتریک دسته‌بندی شوند.

مثال:

Animals can be categorized as cymotrichous based on their fur patterns.

معنی فارسی کلمه cymotrichous

: معنی cymotrichous به فارسی

موهایی که دارای الگوهای مواج یا فر هستند.