معنی فارسی cypressed

B1

کیپر شده به حالتی از چوب یا مواد گفته می‌شود که به روش کیپر کردن پرداخته شده است.

Describing wood that has undergone treatment to improve its durability.

example
معنی(example):

چوب کیپر شده بود تا دوام آن افزایش یابد.

مثال:

The wood was cypressed to enhance its durability.

معنی(example):

باغ برای مقاومت بهتر در برابر آب و هوا کیپر شده بود.

مثال:

The garden was cypressed for better weather resistance.

معنی فارسی کلمه cypressed

: معنی cypressed به فارسی

کیپر شده به حالتی از چوب یا مواد گفته می‌شود که به روش کیپر کردن پرداخته شده است.