معنی فارسی cypselomorphic

B2

ویژگی‌هایی که به ساختار و فرم پرندگان سایپسلوکید مربوط می‌شود.

Relating to the physical characteristics of cypselomorphs.

example
معنی(example):

ویژگی‌های سایپسلوکید این پرنده شامل بال‌های کشیده است.

مثال:

The cypselomorphic features of the bird include elongated wings.

معنی(example):

مطالعه ویژگی‌های سایپسلوکید آن می‌تواند در طبقه‌بندی کمک کند.

مثال:

Studying its cypselomorphic traits can aid in classification.

معنی فارسی کلمه cypselomorphic

: معنی cypselomorphic به فارسی

ویژگی‌هایی که به ساختار و فرم پرندگان سایپسلوکید مربوط می‌شود.