معنی فارسی cystenchymatous
B1مربوط به یا دارای سیستنشیم، بافتی که برای ذخیرهسازی آب سازگار است.
Relating to or having cystenchyma, a tissue adapted for water storage.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ساختار سیستنشیماتو در گیاه به آن اجازه میدهد تا رطوبت را نگه دارد.
مثال:
The cystenchymatous structure in the plant allows it to retain moisture.
معنی(example):
برخی از گیاهان دارای سلولهای سیستنشیماتو هستند که به آنها در بقا در خشکسالی کمک میکند.
مثال:
Some plants have cystenchymatous cells that help them survive droughts.
معنی فارسی کلمه cystenchymatous
:
مربوط به یا دارای سیستنشیم، بافتی که برای ذخیرهسازی آب سازگار است.