معنی فارسی cystiform

B1

به ساختارهایی که به شکل کیست هستند اشاره دارد، به ویژه در زمینه‌های زیست‌شناسی و پزشکی.

Referring to a shape resembling a cyst, often used in biological contexts.

example
معنی(example):

ساختار سیستIFORM در انواع خاصی از عفونت‌ها رایج است.

مثال:

The cystiform structure is typical of certain types of infections.

معنی(example):

محققان تشکیل‌های سیستیده‌ای را در نمونه بافت پیدا کردند.

مثال:

Researchers found cystiform formations in the tissue sample.

معنی فارسی کلمه cystiform

: معنی cystiform به فارسی

به ساختارهایی که به شکل کیست هستند اشاره دارد، به ویژه در زمینه‌های زیست‌شناسی و پزشکی.