معنی فارسی czardoms

B2

چاردوم‌ها، حکومت‌های مختلف تحت عنوان تزار که در مناطق مختلف اروپا وجود داشتند.

Refers to various domains or kingdoms ruled by czars in Eastern Europe.

example
معنی(example):

چاردوم‌های اروپای شرقی تأثیرات فرهنگی مختلفی داشتند.

مثال:

The czardoms of Eastern Europe had various cultural influences.

معنی(example):

تاریخی، چاردوم‌های مختلف با یکدیگر در ارتباط بودند.

مثال:

Historically, different czardoms interacted with each other.

معنی فارسی کلمه czardoms

: معنی czardoms به فارسی

چاردوم‌ها، حکومت‌های مختلف تحت عنوان تزار که در مناطق مختلف اروپا وجود داشتند.