معنی فارسی czarian
B1سیار، واژهای که به نوعی از حاکمیت و ستمگری اشاره دارد و به حاکمان مطلق و استبدادی نسبت داده میشود.
Referring to a ruler or regime characterized by autocracy or tyranny.
- NOUN
example
معنی(example):
سلطان سیار در زمین با قدرت مطلق حکومت میکرد.
مثال:
The czarian ruled the land with absolute power.
معنی(example):
در رمان، سلطان سیار به عنوان یک زورگو به تصویر کشیده شد.
مثال:
In the novel, the czarian was depicted as a tyrant.
معنی فارسی کلمه czarian
:
سیار، واژهای که به نوعی از حاکمیت و ستمگری اشاره دارد و به حاکمان مطلق و استبدادی نسبت داده میشود.