معنی فارسی czarship
B2سزارشپ، عنوان یا موقعیتی که به یک سزار تعلق دارد، در زمینههای تاریخی و سیاسی استفاده میشود.
The position or authority held by a czar, often used in historical and political contexts.
- NOUN
example
معنی(example):
سلطنت سزار در روسیه برای بیش از سه قرن ادامه داشت.
مثال:
The czarship of Russia lasted for over three centuries.
معنی(example):
او آرزو داشت که به مقام سزار در عرصه سیاست برسد.
مثال:
He aspired to gain a czarship in the realm of politics.
معنی فارسی کلمه czarship
:
سزارشپ، عنوان یا موقعیتی که به یک سزار تعلق دارد، در زمینههای تاریخی و سیاسی استفاده میشود.