معنی فارسی dégagé
B1 /ˌdeɪɡɑːˈʒeɪ/دگاجی، حالتی بیتوجه و آزاد که در آن شخص به شکل غیررسمی و راحت حرکت میکند.
A free and casual manner, often showing a lack of concern.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Unconstrained; easy; free
example
معنی(example):
او به طرز دگاجی راه میرفت و اعتماد به نفس را منتقل میکرد.
مثال:
He walked in a dégagé manner, exuding confidence.
معنی(example):
سبک هنرمند دگاج بود و حس آزادی را به تصویر میکشید.
مثال:
The artist's style was dégagé, capturing a sense of freedom.
معنی فارسی کلمه dégagé
:
دگاجی، حالتی بیتوجه و آزاد که در آن شخص به شکل غیررسمی و راحت حرکت میکند.