معنی فارسی d.
B1حرف d. در اینجا به یک انتخاب یا گزینه اشاره دارد که ممکن است در متن یا سوالات چندگزینهای ظاهر شود.
The letter used to denote an option, often in multiple choice questions.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Abbreviation of died.
example
معنی(example):
جواب گزینه چندگزینهای d. است.
مثال:
The answer is d. for the multiple choice question.
معنی(example):
در برنامهنویسی، d. میتواند به یک متغیر اشاره کند.
مثال:
In programming, d. can refer to a variable.
معنی فارسی کلمه d.
:
حرف d. در اینجا به یک انتخاب یا گزینه اشاره دارد که ممکن است در متن یا سوالات چندگزینهای ظاهر شود.