معنی فارسی d.a.
B1D.A. مخفف دادستان ناحیه است که به عنوان نماینده دولت در محاکم عمل میکند.
An abbreviation for District Attorney, the lawyer responsible for prosecuting criminal cases on behalf of the government.
- OTHER
example
معنی(example):
اصطلاح 'D.A.' نمایانگر دادستان ناحیه است.
مثال:
The term 'D.A.' stands for District Attorney.
معنی(example):
دادستان ناحیه مسئول پیگرد قضائی موارد جنایی است.
مثال:
The D.A. is responsible for prosecuting criminal cases.
معنی فارسی کلمه d.a.
:
D.A. مخفف دادستان ناحیه است که به عنوان نماینده دولت در محاکم عمل میکند.