معنی فارسی dadaistically

B1

به شیوه‌ای که ویژگی‌های جنبش دادائیسم را در خود دارد و از عناصر غیرمعمول و غیرمنطقی استفاده می‌کند.

In a manner that embodies the principles of the dada movement, often involving randomness and absurdity.

example
معنی(example):

این مجسمه به طور داداییستیکی ساخته شد و تمام هنجارهای هنری را به چالش کشید.

مثال:

The sculpture was created dadaistically, defying all artistic norms.

معنی(example):

او به طور داداییستیک به نقاشی نزدیک شد و از مواد و اشکال تصادفی استفاده کرد.

مثال:

He approached the painting dadaistically, using random materials and forms.

معنی فارسی کلمه dadaistically

: معنی dadaistically به فارسی

به شیوه‌ای که ویژگی‌های جنبش دادائیسم را در خود دارد و از عناصر غیرمعمول و غیرمنطقی استفاده می‌کند.