معنی فارسی daemony

B1

دايمونیک به کاراکتر یا روحی اطلاق می‌شود که با نیروی ماورایی یا غیبی در ارتباط است و می‌تواند تأثیرات مثبت یا منفی بر روی انسان‌ها داشته باشد.

Relating to or characteristic of a daemonic entity; often implies supernatural influence.

example
معنی(example):

گفته می‌شود که ارواح دایمونیک، ویرانه‌های باستانی را تسخیر کرده‌اند.

مثال:

The daemony spirits were said to haunt the ancient ruins.

معنی(example):

در ادبیات، شخصیت‌های دایمونیک معمولاً نماد آشوب هستند.

مثال:

In literature, daemony figures often represent chaos.

معنی فارسی کلمه daemony

: معنی daemony به فارسی

دايمونیک به کاراکتر یا روحی اطلاق می‌شود که با نیروی ماورایی یا غیبی در ارتباط است و می‌تواند تأثیرات مثبت یا منفی بر روی انسان‌ها داشته باشد.