معنی فارسی daft

B1 /dæft/

داف، به معنای احمقانه یا بی‌معنی، برای توصیف رفتار یا ایده‌های غیر عاقلانه.

Foolish or silly; lacking in good sense.

adjective
معنی(adjective):

Foolish, silly, stupid.

مثال:

a daft idea

معنی(adjective):

Crazy, insane, mad.

معنی(adjective):

Gentle, meek, mild.

example
معنی(example):

این یک ایده داف بود که از جلسه دریغ کرد.

مثال:

That was a daft idea to skip the meeting.

معنی(example):

او وقتی که کلید‌هایش را فراموش کرد، داف رفتار می‌کرد.

مثال:

He was acting daft when he forgot his keys.

معنی فارسی کلمه daft

: معنی daft به فارسی

داف، به معنای احمقانه یا بی‌معنی، برای توصیف رفتار یا ایده‌های غیر عاقلانه.