معنی فارسی daggled
B1دگلی شده به معنای رفتار غیررسمی و شاداب است.
Past tense of daggle, indicating playful or relaxed behavior.
- VERB
example
معنی(example):
سگ در طول روز دگلی کرده است.
مثال:
The dog has daggled throughout the day.
معنی(example):
او در طول پیکنیک دگلی کرد و از آفتاب لذت برد.
مثال:
He daggled during the picnic, enjoying the sun.
معنی فارسی کلمه daggled
:
دگلی شده به معنای رفتار غیررسمی و شاداب است.