معنی فارسی dahlin

B1

داهلین، نام مکانی که معمولاً به خاطر زیبایی‌های طبیعی و فرهنگی‌اش شناخته می‌شود.

Dahlin, a name of a place usually recognized for its natural and cultural beauty.

example
معنی(example):

داهلین به خاطر باغ‌های زیبایش مشهور است.

مثال:

Dahlin is known for its beautiful gardens.

معنی(example):

بسیاری از گردشگران هر ساله به داهایی می‌آیند.

مثال:

Many tourists visit Dahlin every year.

معنی فارسی کلمه dahlin

: معنی dahlin به فارسی

داهلین، نام مکانی که معمولاً به خاطر زیبایی‌های طبیعی و فرهنگی‌اش شناخته می‌شود.