معنی فارسی daikering

B1

دایکر کردن، به فعالیت‌های مرتبط با نظارت و بررسی حیات وحش اشاره دارد.

An activity involving watching or tracking wildlife.

example
معنی(example):

آنها روز را در جنگل در حال دایکر کردن گذراندند.

مثال:

They spent the day daikering in the forest.

معنی(example):

دایکر کردن شامل مشاهده رفتارهای حیات وحش است.

مثال:

Daikering involves observing wildlife behaviors.

معنی فارسی کلمه daikering

: معنی daikering به فارسی

دایکر کردن، به فعالیت‌های مرتبط با نظارت و بررسی حیات وحش اشاره دارد.