معنی فارسی damage-control
B1کنترل خسارت، اقداماتی که برای محدود کردن اثرات منفی یک حادثه یا بحران انجام میشود.
Actions taken to minimize the negative effects of an incident or crisis.
- NOUN
example
معنی(example):
شرکت مجبور بود پس از رسوایی اقدام به کنترل خسارت کند.
مثال:
The company had to implement damage control after the scandal.
معنی(example):
او با عذرخواهی از همه افراد درگیر تلاش کرد تا خسارت را کنترل کند.
مثال:
She tried damage control by apologizing to everyone involved.
معنی فارسی کلمه damage-control
:
کنترل خسارت، اقداماتی که برای محدود کردن اثرات منفی یک حادثه یا بحران انجام میشود.