معنی فارسی damnation

B2 /dæmˈneɪʃən/

به معنی عذابی است که به خاطر گناهان یا اشتباهات در زندگی دنیوی عائد می‌شود.

The state of being condemned to eternal punishment in hell.

noun

معنی(noun):

The state of being damned; condemnation; openly expressed disapprobation.

معنی(noun):

Condemnation to everlasting punishment in the future state, or the punishment itself.

example

معنی(example):

او از عذاب وجدان به خاطر کارهای نادرستش ترسید.

مثال:

He feared damnation for his wrongdoings.

معنی(example):

مفهوم عذاب در ادیان مختلف متفاوت است.

مثال:

The concept of damnation varies across different religions.

معنی فارسی کلمه damnation

به معنی عذابی است که به خاطر گناهان یا اشتباهات در زندگی دنیوی عائد می‌شود.