معنی فارسی damp squibs

B2

وضعیتی که به‌طور غیرمنتظره‌ای بی‌ثمر یا بی‌روح باشد، به‌ویژه در روابط و رویدادها.

A situation that is unexpectedly disappointing or ineffective.

noun
معنی(noun):

A firework that fails to go off, due to wetting.

معنی(noun):

(by extension) Anything that doesn’t work properly, or fails to come up to expectations.

example
معنی(example):

آتش‌بازی‌ها یک ضد حال بزرگ بودند و نتوانستند طبق انتظار عمل کنند.

مثال:

The fireworks were a damp squib, failing to go off as expected.

معنی(example):

سخنرانی او به یک ضد حال بزرگ تبدیل شد و حضار را ناامید کرد.

مثال:

His speech turned out to be a damp squib, disappointing the audience.

معنی فارسی کلمه damp squibs

: معنی damp squibs به فارسی

وضعیتی که به‌طور غیرمنتظره‌ای بی‌ثمر یا بی‌روح باشد، به‌ویژه در روابط و رویدادها.