معنی فارسی damp-dried
B1به حالتی گفته میشود که اشیاء به طور جزئی خشک شدهاند و هنوز مقداری رطوبت دارند.
Partially dried but still retaining some moisture.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
لباسهای نمناک شده وقتی در بیرون آویخته شدند، احساس تازگی کردند.
مثال:
The damp-dried laundry felt fresh after being hung outside.
معنی(example):
او از رنگ نمناک برای دستیابی به بافتی منحصر به فرد استفاده کرد.
مثال:
He used damp-dried paint to achieve a unique texture.
معنی فارسی کلمه damp-dried
:
به حالتی گفته میشود که اشیاء به طور جزئی خشک شدهاند و هنوز مقداری رطوبت دارند.